مسجد جامع تفت
ریحانه ای سلام. پنجشنبه رفتیم خونه حسین آقا بابای آقارضا باغشاهی برای مراسم اوس ابوالقاسم..رفتنی فکرمیکردم خونشونو بلدم ولی لای کوچه های دکتربهزاد میدان مادر گیرافتادم. تااینکه ازیکی از کوچه ها دیدیم ابوالفضل پسر اقا رضا داره بیرون میاد. ازش جای خونرو پرسیدیمو بادست نشونمون داد. سرکوچه ای بود که ماشین وایساده بودیم...خلاصه شبش تا ساعت ده و نیم مراسم طول کشید و چون شماهم خسته شده بودی بلندشدیم. صبح جمعه خاله مریم برامون شام دیشبو که کباب مرغ بود آورد. ماهم براناهار خوردیمو بعدش چنان خماری شدیم که نگو!! تا عصر خوابیدیم. بعدش چون طبق روال هفته های پیش عادت چراگاه داشتیم پاشدیم رفتیم تفت. مسجدجامع قدس نماز خوندیمو از سوپری کنارش دوتا ابمیوه تایل...
نویسنده :
مامان
11:36